English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8062 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
iamb U یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
trochee U وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
Other Matches
amphibrach U شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
amphibrach U و یا یک هجای موکد بین دو هجای غیر موکد باشد
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic U وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
paeon U وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
anapest U واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
antepenult U هجای
foot هجای شعری
graph U هجای کلمه
nonsense syllable U هجای بی معنا
graphs U هجای کلمه
trigram U هجای بی معنی سه حرفی
hypercatalectic U دارای هجای زائد
centroid U قویترین هجای سطر
paragoge U حرف یا هجای الحاقی
syllabify U تقسیم به هجای مقطع کردن
hypermeter U شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
oxytone U واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
lop sided U کوتاه و بلند
long and short stitch کوکه ای کوتاه بلند
Short medium and long wave موج کوتاه ومتوسط و بلند
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
mismatch U دفاع بازیگر کوتاه قد در برابرحریف بلند
trochaic U مرکب از دو هجا که یکی بلند و دومی کوتاه باشد
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
sag U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
stop and go U پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
rumbustious U بلند
vociferous U بلند
amplifiers U بلند گو
mouth filling U بلند
loudly U بلند
willowy U بلند
megaphones U بلند گو
megaphone U بلند گو
eminent U بلند
legged U پا بلند
amplifier U بلند گو
towering U بلند
loud speaker U بلند گو
long U بلند
pointer U خط کش بلند
loudspeaker U بلند گو
tall U قد بلند
tall U بلند
skyscrapers U بلند
fortes U بلند
skyscraper U بلند
loftily U بلند
forte U بلند
upland U بلند
highfalutin U بلند
taller U بلند
taller U قد بلند
aloud U بلند
long- U بلند
longed U بلند
longer U بلند
longest U بلند
longs U بلند
high (1 9 to 36) U بلند
grandiose U بلند
pointers U خط کش بلند
tallest U قد بلند
tallest U بلند
uplands U بلند
lengthwise U بلند
talll U قد بلند
talll U بلند
high U بلند
highest U بلند
high grown U بلند قد
eton collan U بلند
highs U بلند
soaring U بلند
fleeting <adj.> U کوتاه
down U کوتاه
curtal U کوتاه
shortest U کوتاه
concise U کوتاه
dwarfish U کوتاه
pigmy U کوتاه
stockier U کوتاه
stockiest U کوتاه
stocky U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
of short duration U کوتاه
scut U دم کوتاه
short <adj.> U کوتاه
little U کوتاه
bas relif U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
synoptic U کوتاه
low U کوتاه
miniatures U کوتاه
stunts U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
short U کوتاه
pygmy U کوتاه
pygmies U کوتاه
miniature U کوتاه
dumpy U کوتاه
puny U قد کوتاه
shorter U کوتاه
stunting U کوتاه
pigmies U کوتاه
stunt U کوتاه
succinct U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
pigmies U قد کوتاه
pygmies U قد کوتاه
to kick up U با پا بلند کردن
to throw up U بلند کردن
tor U صخره بلند
louder U باصدای بلند
louder U بلند اوا
famous U بلند اوازه
loudest U باصدای بلند
loudest U بلند اوا
lifting U بلند کردن
loud U بلند اوا
heightens U بلند کردن
heightening U بلند کردن
heightened U بلند کردن
heighten U بلند کردن
quick time U سر قدم بلند
raised kerb U جدول بلند
raised kerb U لبه بلند
row de dow U صدای بلند
slam bang U با سر وصدای بلند
gaff U خنده بلند
lifts U بلند کردن
loud U باصدای بلند
ascends U بلند شدن
to read out U بلند خواندن
erect U بلند کردن
arises U بلند شدن
Catholics U بلند نظر
arise U بلند شدن
shandy U بلند رویایی
screeching U صدای بلند
supereminent U بسیار بلند
screeches U صدای بلند
screeched U صدای بلند
screech U صدای بلند
mitts U دستکش بلند
erects U بلند کردن
erecting U بلند کردن
mitt U دستکش بلند
arising U بلند شدن
shandygaff U بلند رویایی
Catholic U بلند نظر
slab sided U بلند ولاغر
slender U بلند وباریک
ascended U بلند شدن
shandies U بلند رویایی
ascend U بلند شدن
throw up U بلند کردن
talll U بلند بالا
exalts U بلند کردن
exalting U بلند کردن
soar U بلند پروازکردن
exalt U بلند کردن
tallish U نسبتا بلند
soared U بلند پروازکردن
soars U بلند پروازکردن
exalted U بلند مرتبه
erected U بلند کردن
elevate U بلند کردن
long term U بلند مدت
gauntlets U دستکش بلند
liberal U نظر بلند
liberals U نظر بلند
inextenso U کاملا بلند
alp U کوه بلند
alp U قله بلند
alto relievo U برجسته بلند
anchor at short stay U لنگر بلند
aquacade U فوارهء بلند
Recent search history Forum search
1وقتي بلند حرف مي زني
1Soar
1معني short earlobe
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com